Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-02@23:28:06 GMT

اشتباه محاسباتی آقای نوبخت چه بود؟

تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۷۴۱۳۰

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- دکتر محمد باقر نوبخت دبیر کل حزب اعتدال و توسعه  و کاندیدای رشت -که از ناکامان انتخابات 11 اسفند است- در پیام کوتاهی دلیل راه نیافتن خود به مجلس دوازدهم را «نیامدن مردم رشت» پای صندوق‌های رای دانسته و نوشته است:‌ «پیامی به مردم فهیم زادگاه خودم… در تاریخ بماند. نگران شما بودم، آمدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همه شما نیامدید. همچنان نگران، ولی با وجدانی آسوده، برگشتم. خدای مهربان نگهدارتان».

   در این تردید ندارم که اگر او به مجلس راه می‌یافت چه بسا مانند دکتر پزشکیان گزینه مناسبی برای ریاست فراکسیون میانه روهای منتقد دولت رییسی بود و به لحاظ دانش و توان مدیریتی در زمره مدیران استاندارد به حساب می آید با این حال همین پیام نشان می دهد دچار اشتباه محاسباتی شده و این خطا از کسی که در جوانی در همین رشت یکی از بهترین مدرسان هوش بوده ( زمانی که در کنکور سراسری آزمون هوش هم می گرفتند) شگفت آور است.


آن اشتباه محاسباتی این است که آقای نوبخت تصور کرد میان گرایش سیاسی اکثر مردم تهران با رشت تفاوت وجود دارد و رشتی ها مانند شهرستان های کوچک رای غیر سیاسی می دهند.


در حالی که غیبت اکثر مردم رشت مثل غیبت اکثر مردم تهران است و ربطی به این ندارد که کاندیدا رشتی است یا تهرانی.


اگر شمار کارمندان و سربازان و کسانی که بنا بر ملاحظاتی باید کد ملی خود را ثبت می کردند در رشت بالا بود چه بسا به جای رای باطله و سفید نام او را می نوشتند اما وقتی به دلیل سیاسی تصمیم گرفتند مشارکت نکنند دیگر تفاوتی نداشت آقای نوبخت به زادگاه خود بازگشته یا نه چون اساسا بحث زادگاه در میان نبود.


کما این که اگر در ۱۴۰۴ قرار بر برگزاری انتخابات آزاد ریاست جمهوری و با رقابت واقعی باشد و مردم احساس کنند رییس جمهوری منتخب اعتدال گرا قادر به ایجاد تغییرات جدی است که در زندگی آنان اثر می گذارد و مزاحم سبک زندگی شان نخواهند شد و در شهرهای دیگر هم موجی درگیرد و مثلا همین آقای نوبخت کاندیدای مورد حمایت توسعه گرایان و اصلاح طلبان و تحول خواهان باشد بعید نیست همین مردم رشت به او رای دهند مثل مردم تهران و شیراز و اصفهان و جاهای دیگر.


محمد باقر نوبخت به رشت رفت و ناکام برگشت و همین سرنوشت برای محمد رضا باهنر در کرمان تکرار شد اما سرنوشت مسعود پزشکیان متفاوت است. چرا؟ چون او نرفته بود تا بازگردد. بود! یک تفاوت هم در همین است. نوبخت و باهنر چون در تهران اقبالی نداشتند به زادگاه بازگشتند ولی پزشکیان نماینده تبریز بود و تبریزی ها خواستند این صدا بماند و مثل صدای افشاگر شاسی بلندها خاموش نشود.


پس خطای اول مدیری که ضریب هوشی او قطعا از اکثر قریب به اتفاق مدیران کنونی جمهوری اسلامی بالاتر است این بود که رای مردم رشت را سیاسی نمی دانست در حالی که مثل تهران و شیراز سیاسی رای می دهند و کاری به رشتی بودن ندارند. به همان دلیل که ۷۵ درصد مردم تهران در انتخابات شرکت نکردند ( نیافتن کاندیدای مورد نظر یا ترجیح پیام اعتراضی به شیوه ای تازه یا احساس نقش نداشتن مجلس در ساختار قانون گذاری) اکثر مردم رشت هم رای ندادند.


خطای دوم این بود که پنداشت مردم رشت با او مثل مردم تبریز رفتار می کنند و در این فقره مثل باهنر اصول‌گرا اشتباه کرد. در حالی که قصه پزشکیان متفاوت است. نرفته بود تا بازگردد. بر دو کلمه »آمدم« و »برگشتم« در پیام دکتر نوبخت دقت کنید. 


خطای سوم این بود که همان گونه که حزب اعتدال و توسعه ساز جدا از جبهه اصلاحات ایران کوک کرد شخص دبیر کل هم پنداشت جداگانه بختی دارد حال ان که نداشت و پیام حمایت رییس سابق مجلس نشان داد از حمایت رهبری جبهه اصلاحات برخوردار نیست.


اگر آقای نوبخت زاده و بالیده شهر رشت نبود یا از یکی از شهرستان های کوچک و کم جمعیت گیلان نامزد می شد احتمال رای آوری او بالا بود اما رشت مانند تهران نگاه منطقه ای ندارد و نگاه سیاسی دارد و حتی اگر نگاه سیاسی را هم غالب ندانیم به لحاظ اجتماعی و سبک زندگی ازبسیاری از نقاط دیگر ایران مدرن ترند. در روزی که خبر محکومیت ترانه سرای محبوب منتشر شد کمترین واکنش نسل تازه این بود که پای صندوق نیایند. نسلی که رای نسل قبلی به آقای نوبخت در همین رشت را به خاطر ندارد. 


درست است که نوبخت هیچ نقشی در قانون جریمه های حجاب نداشته و قطعا منتقد برخوردهای نیمه دوم سال گذشته است ( چرا که سخن‌گوی دولت روحانی بوده و با او هم سوست) اما اصول گرایان رادیکال با سخت گیری درباره پوشش زنان عملا پای کثیری از زنان و دخترانی ایرانی را که پوشش رسمی را رعایت نمی کنند از صندوق ها بریده است و اگر هم بنا به ملاحظات اداری بیایند رای سفید می اندازند و این دیگر رشت و تهران ندارد!
آنان فرمول راه یابی به مجلس را پیدا و اجرا کردند: یک: کاهش شمار شرکت کنندگان. دو:رای سازمان یافته و تشکیلاتی.


راز راه نیافتن همین کاهش مشارکت و برخوردار نبودن از رای تشکیلاتی است و این هیچ ربطی به زادگاه ندارد.

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: نوبخت رشت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۷۴۱۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

باید به تشکل‌های تولیدی و نیروی کار اولویت دهیم

«مجتبی زارعی» نماینده راه‌یافته به دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، با تاکید بر فلسفه انقلاب اسلامی، اولویت خود در مجلس آینده را مردمی‌تر کردن ساختار اداره کشور دانست و اظهار کرد: در حال حاضر ساختار اداره کشور به نحوی است که گروه‌های مدنی اعم از سیاسی، صنفی یا تشکل‌های کارگری و کارفرمایی، انجمن‌های علمی و شرکت‌های دانش‌بنیان، نهادهای مرتبط به کشاورزان در تمام حوزه‌های کسب و کار و دیگر حوزه‌های صنعتی و اقتصادی، چندان در متن قرار ندارند و مثمرثمر نیستند؛ این‌ها باید جزو ذی‌نفعان حاکمیت باشند.

وی افزود: مقصود من از حاکمیت، قوای سه‌گانه حاکم بر کشور است که به درستی ایفای نقش نمی‌کنند. به عنوان مثال در هنگام تصمیم‌گیری نهایی، شورایعالی کار جانب کارگر را نمی‌گیرد؛ این در حالی است که طبق قانون باید سه‌جانبه‌گرایی رعایت شود اما به نظر می‌رسد، قوای سه گانه دست برتر را دارند؛ البته حاکمیت در تضاد با کارگران نیست اما انصاف حکم می‌کند که به تشکل‌های تولیدی و نیروی کار اولویت بدهیم.

زارعی با تاکید بر اینکه در حوزه کشاورزی، شورای قیمت‌گذاری نماینده کشاورزان، مجلس و همین‌طور حاکمیت است گفت: در قیمت‌گذاری گندم، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی اعمال فشار می‌کند؛ این موضوع ارتباطی با فلسفه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ندارد بلکه به مهارت حکمرانی ما مربوط است.

زارعی در ادامه بر گزینش‌گری مردم در بین فهرست‌های انتخاباتی تاکید کرد و گفت: مردم مشی خود را بر کاندیداها و برخی گروه‌های سیاسی غلبه دادند. نتیجه تحلیل رفتار سیاسی مردم این است که مردم دنبال یک ناجی نمی‌گردند، یعنی این‌طور نیست یک نفر را ناجی بدانند یا یک فهرست را ناجی بدانند و بگویند اگر اعضای این لیست بیایند مشکل کشور را حل می‌کنند؛ مردم رشید شده‌اند و بنا دارند با اجتهاد خود عمل کنند.

وی افزود: من وابسته به هر لیستی که باشم، به این سخن رهبر انقلاب فکر می‌کنم که فرمود: «بدون مردم برنامه هفتم پیشرفت ضمانت اجرایی و تحقق پیدا نمی‌کند». از این رو اولویت من بعد از قوام معیشت کشور، اقتصاد و ارزش پول ملی کشور و تقویت تولید است که بتوانیم مردم و شرکت‌های دانش‌بنیان را وارد کارزار اداره اقتصادی کشور کنیم.

زارعی گفت: در این صورت قطعاً به نتایج خوبی می‌رسیم ولی ما باید جامعه مدنی ایرانی-اسلامی را جلوی ساختارهای رسمی کشور تقویت کنیم. اگر مردم حذف شوند، برخی گروه‌های سیاسی جایگزین مردم می‌شوند.

وی مسائل اقتصادی و اجتماعی را نسبت به مسائل سیاسی دارای اولویت دانست و تاکید کرد: اگر حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی را قوی کنیم، نتیجه عمل خود را در سیاست می‌بینیم؛ من به این حرف‌ها اعتقاد دارم و اگر خداوند مقدر کرد آن را عملی می‌کنم.

زارعی در پایان پویش «با مهر انتخاب کنیم» را در ایجاد فضایی برای گزینش بهتر مردم مؤثر دانست و اظهار کرد: هر چقدر ما نظام تبلیغاتی و معرفی کاندیداها را از یک الگوهای خاصی جدا کنیم و آن را تبدیل به پویش‌های مردمی کنیم، بهتر است.

کد خبر 6080006

دیگر خبرها

  • مردم تقسیم‌بندی‌های سیاسی مجلس را مشخص می‌کنند
  • آقای همایون شجریان، تو را به خدا بیایید و بگویید ما اشتباه کردیم!
  • باید به تشکل‌های تولیدی و نیروی کار اولویت دهیم
  • همه سلایق سیاسی در مجلس دوازدهم حضور دارند
  • اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ 
  • روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام
  • ظریف: تصور نکنیم اگر FATF را نپذیرفتیم تنبیه نمی‌شویم
  • معلمِ متفکر
  • آقای همایون شجریان بیایید و بگویید ما اشتباه کردیم!
  • «بی حجابی» گره‌ای که با دست باز می‌شود